تفاوت میان اختلالات سایکوتیک و نوروتیک (روانپریش و روان نژند)

سوال:

تفاوت میان اختلالات سایکوتیک و نوروتیک (روانپریش و روان نژند)
پاسخ:

در روان شناسی اختلالات روانی به دو دسته : نوروتیک و سایکوتیک تقسیم می شوند. نوروتیک یا اختلال های روان رنجور و سایکوتیک اختلال های روان پریش ترجمه شده اند. اما بیماران روان نژند خصوصیاتی دارند که بسیار رایج و شناخته شده اند. نوروتیک در فارسی به روان نژندی (اختلال خفیف و طبیعی) ترجمه شده و سایکوتیک به روان پریشی(اختلال شدید)
روان‌پریشی یا سایکوز (به انگلیسی: Psychosis)‏ به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است و اصطلاحی است که در روان‌پزشکی برای حالتی روانی‌ به کار می‌رود که اغلب به صورت «از دست دادن تماس با واقعیت» توصیف می‌شود.
واژه سایکوز از ترکیب دو کلمه یونانی “psyche” به معنای روان و “-osis” به معنای وضعیت غیرطبیعی تشکیل شده است. وبه معنی وضعیت روانی غیرطبیعی است که حالتهای مختلفی را دربر میگیرد ولی اصلیترین ویژگی آنها نوعی قطع ارتباط با واقعیت است.

روان پریشی نوعی نابسامانی روانی است که فرد مبتلا با دنیای واقعی ارتباط برقرار نمی کند و درک صحیحی از واقعیات ندارد، مثل بیمارانی که دچار توهم و جنون هستند. از شاخص ترین آنها می توان به اضطراب، وسواس، افسردگی، ترس های مرضی و هیستری اشاره کرد. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی بین این ۲ گروه قرار می گیرند.

 اختلالات نوروتیک اشاره به بیماری هایی دارد که فرد از وجود آن، خودش رنج می برد اما برای جامعه بی خطر 

است. 
سایکوز به انواع جدی اختلالات روانی اطلاق می‌شود که در طول آن‌ها بیمار ممکن است دچار توهم و هذیان شود. گاه افراد سایکوتیک اختلال شخصیت نیز دارند. جنون يا سایکوز نوعی قطع ارتباط با واقعیت است، که بطور مشخص شامل هذیان (عقائد نادرست درباره وقایع یا اشخاص) و توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود خارجی ندارند) می باشد.

بيماري‌هاي روان پريشي درصد کمي از بيماري‌هاي پزشکي را شامل مي‌شوند و تنها پنج درصد بيماري‌هاي روانپزشکي در اين مقوله قرار دارند و در کل جمعيت شيوعي در حدود يک درصد دارند

شکایات منجر به مراجعه بیماران ممکن است حالات زیرراتجربه کنند :
▪ شنیدن صداها
▪ ترسها یا عقاید عجیب وغریب
▪ سردرگمی (Confusion)

خانواده ها ممکن است به دلیل تغییرات غیرقابل توجیه دررفتار جویای کمک شوند. چنین تغییراتی شامل رفتار عجیب یا رعب آور میشود(گوشه گیری،بدبینی، تهدید). دربالغین جوان ممکن است صرفا با تغییرات پایدار در عملکرد، رفتار یا شخصیت (همچون گوشه گیری ) تظاهر یابد و اصولا خبری از علایم سایکوتیک بارز نباشد.
ممکن است با کاتاتونیا یا برآشفتگی Agitation تظاهر یابد. در درمان این بیماران می توان هم رواندرمانی را اتخاذ کرد و هم استفاده از دارو را. بیماریهای نوروتیک تمام عملکرد شخصیت را دربرنمی گیرند و فرد می داند که رفتار یا افکارش بهنجار نیست. او معمولا اضطرابی دائمی دارد 

و اغلب حرکاتی کودکانه به نمایش می گذارد و نمی تواند با واقعیت جامعه خویش کنار بیاید، نمونه ی بیماریهای نوروتیک مثل وسواس، اضطراب، ترسهای مرضی(فوبیا)، هیستری و پارانویا است.

برجسته ترین تفاوت اختلال سایکوتیک و نوروتیک در درجه آگاهی فرد نسبت به حالت خود است. مثلا شخص نوروتیک توهم دارد و صحنه هایی را می بیند که با واقعیت جور نیست، خودش می داند که اینها پوچ و بی اساس است و باید به دنبال درمان باشد. migna.ir اما کسی که مبتلا به اختلالات سایکوتیک است تمام آنچه را که در توهم می بیند یا خیال می کند واقعی محسوب می کند و در خود نیازی به درمان نمی بیند. نمونه ی بارز اختلالات سایکوتیک اسکیزوفرنی و مانیک- دپرسیو است.

اختلالات سايكوتيك 
اختلالات سایکوتیک بیماریهایی را شامل می شود که هذیان و توهم دارند و ممکن است برای جامعه خطر داشته باشد. در درمان این بیماران دارو حرف اول را می زند.

اختلالات سايكوتيك به ميزان زيادي سنجش واقعيت را مختل ميكنند.تشخيص هاي اختصاصي به ماهيت و مدت علايم و علت آن در هنگام تشخيص بستگي دارند.

به طور خلاصه،هفت اختلال در زير آورده شده اند.
1- اسكيزوفرني : اسكيزوفرني عملكردهاي اصلي بيمار مثلا” در مدرسه يا سركار يا در روابط بين فردي يا مراقبت از خود را مختل مي كند.براي تشخيص اين برنامه براي تشخيص اين بيماري بايد عملكرد بيمار در يك يا تعدادري از اين موارد براي 

مدت چشمگيري تا حد بسيار پايين تر از وضعيت قبلي افت كرده باشد.
همچنين بيمار بايد حداقل دو مورد از علائم زير را براي مدت يك ماه ،در بيشتر مواقع تجربه كرده باشد: (1):هذيان ،
(2):توهم ،
(3):تكلم آشفته ،
(4):رفتار شديدا” آشفته يا كاتاتونيك (رفتار هاي كاتاتونيك يافته هاي غير طبيعي رواني حركتي و شامل استوپور،بي حرفي،مقاومت منفي در برابر راهنمايي يا تلاش براي جابجا كردن بيمار،وضعيت هاي سفت يا عجيب،وفعاليت از روي هيجان و به طور واضح بي هدف،هستند.)
(5):علايم منفي مثل عاطفه هموار،كم حرفي(كم بودن محتواي كلام) يا كم علاقگي(كمبود علاقه،انگيزه و توانايي تنظيم و پيگيري اهداف).نشانه هاي مداوم بيماري بايد حداقل به مدت 6 ماه باقي بماند. زيرگروههاي اين اختلال عبارت اند از:اسكيزوفرني پارانوييد،آشفته و كاتاتونيك.

2- اختلال شبيه به اسكيزوفرني : اين اختلال علايمي شبيه به علايم اسكيزوفرني دارد اما كمتر از 6ماه باقي ميمانند و اختلال عملكردي كه در اسكيزوفرني ديده ميشود الزاما” در اينجا وجود ندارد.
3- اختلال اسكيزوافكتيو : در اين اختلال ويژگي هاي اسكيزوفرني و يك اختلال خلقي اصلي به طور توام وجود دارد.اختلال خلقي(افسردگي،مانيا يا مختلط) در بيشتر مدت بيماري ديده ميشود و بايد براي مدتي با علايم اسكيزوفرني هم زمان باشد.در طي همين مدت بايد حداقل به مدت دو هفته هذيان يا توهم ،بدون بارز بودن علايم 

خلقي وجود داشته باشد.
4- اختلال هذياني : اي اختلال با هذيان باورنكردني در مورد موقعيتهاي واقعي زندگي مثل داشتن بيماري يا فريب خوردن توسط فردي كه عاشق شخص است ،مشخص ميشود. هذيان حداقل به مدت يك ماه باقي مانده است اما عملكرد بيمار زياد مختل نميشود و رفتار او به طور آشكار عجيب يا غريب نيست. علايم اسكيزوفرني به غير از توهم هاي بويايي و لمسي مرتبط با هذيان،در اين اختلال ديده نميشوند.

5- اختلال سايكوتيك كوتاه مدت: در اين اختلال حداقل يكي از علائم سايكوتيك بايد وجود داشته باشد:هذيان،توهم،تكلم آشفته مثل پرت شدن مكرر از موضوع يا نامربوط سخن گفتن يا رفتار شديدا” آشفته يا كاتاتونيك .اختلال حداقل يك روز و حداكثر تا يك ماه باقي ميماند و بيمار به سطح عملكرد قبلي خود باز ميگردد.
6- اختلال سايكوتيك ناشي از شرايط طبي عمومي : در طي بيماري هاي طبي ممكن است توهم يا هذيان بارزي تجربه شوند.براي مطرح كردن اين تشخيص،هذيان و توهم نبايد منحصر به دليريوم باشند.شرايط طبي بايد مستند و داراي رابطه علي با علايم باشند.
7- اختلال سايكوتيك ناشي از مصرف مواد: ممكن است در اثر مسموميت يا محروميت از موادي مثل الكل ،كوكائين با اپيوييدها هذيان يا توهم به طور بارز تجربه شوند. براي مطرح كردن اين تشخيص،هذيان و توهم نبايد منحصر به دليريوم باشند.شرايط طبي بايد مستند و داراي رابطه علي با علايم باشند.